درد گوش

گاهی از معده میباشد که نشانی آن این است که با تغییر حال معده درد هم تغییر میکند درمانش هم تقویت معده به وسیله شربت مرسین است و گاهی هم به دلیل بادهایی است که در مغز جمع میشود و نشانی اش این است که بیمار صداهایی را در گوش خود حس میکند و گاهی از زیاد شدن خلط میباشد که در این مورد علامات خلط هم مشهود میباشد و در زکام درمان ان گفته شد ولی اگر دلیل خود اندام گوش باشد یعنی خود گوش ورم میکند و یا درد میکند و دلیل دیگری نداشته باشد و یا قرحه (جوش چرکی) دلیل ان باشد درمانش فصد میباشد (خون گیری) و قرحه ها هم با مرحم های محلول که در گوش میچکانند قابل درمان است. در هر حال بکار بردن تریاک مگر در هنگام درد زیاد و غیر قابل تحمل این نیست بلکه باید اب و تریاک را محلول و در گوش بچکانند به صورت مسکن قوی عمل میکند (فقط در مواقعی که درد غیر قابل تحمل است). سردی مزاج و گرمی مزاج نیز در این بیماری نقش دارند یعنی گاهی سردی یا گرمی مزاج باعث درد گوش میشوند که در این دو مورد اخر باید با داروهای مناسب مزاج را به تعادل رساند
درد در گوش

کم شنوایی

گاهی مادر زاد است که درمانش به دست خداست (البته همیشه درمان از خداست ولی در این مورد هنوز درمان پیدا نشده) و گاهی از چرکهایی که درون گوش جمع میشوند و باید انها را بیرون کشید
بیمار کمتر از قبل میشنود

صدای گوش

صدای گوش گاهی از بادهایی که در مغز نزدیکی گوش جمع شده است میباشد و گاهی از اخلاط
اگر از بادهای درون مغز باشد نشانی اش این است که سر سنگین نیست و صدا به صورت کشیده است درمانش هم این است که روغن بادام تلخ و ماءالکافور را درون گوش بچکانند و یا تریاک را در آب گرم حل کنند و درون گوش بچکانند اما اگر صدا از جمع شدن خلط باشد علاجش داروهای مانند ایارجهای نیرومند و حب قوقیا است
در این بیماری باید از خوردن سیر ، پیاز ، گشنیز و گردو پرهیز کرد

سنگینی گوش

گاهی از جمع شدن چرک میباشد که باید علت را رفع کرد گاهی از کم توانی مغز و خشکی و بی حس بودن مغز است که درمان ندارد مانند سالخوردگان گاهی هم پس از بیماریها و استفراغها پیدا میشود که درمانش تقویت مغز و رطوبت بخشیدن به آن است
کم شنوایی

کم توانی چشم

این روزهاعلل فراوانی دارد
تار دیدن اجسام
این بیماری جزء امراض دیر درمان است ولی با ممارست قبل درمان است درمان ساده آن سرمه کردن با هلیله زرد و نیز انغوزه سودمند است سرمه کردن با سنگ سرمه (اثمد) و کحل الجواهر المکسه نیز مفید است

تاریکی چشم

در اثر برف زدگی و راه رفتن یا خیره شدن زیاد در برف است و سبب آن انجماد رطوبتها و بهم آمدن آنها
وقتی که بیمار علت بیماری را دارا باشد و چشمش کدر و تاریک میبیند این بیماری پیدا شده
زنجبیل را با شیره خرما میسایند و در چشم می چکانند و روغن گردو که در شرایط خاصی گرفته شده باشد نیز مفید است

هیجان چشم

نزدیک شدن به آتش و راه رفتن زیاد در آفتاب
قرمزی و آماس (ورم) کم چشم
اگر از افتاب زدگی باشد درمانش بوییدن تریاک است و اگر از آتش باشد علاجش خوردن غذاهای سرد و سرمه کردن هلیله کابلی است باز و بسته کردن چشم در آب سرد نیز بسیار مفید است.

آّب سفید چشم ( آب مروارید )

آب مروارید cataract مایعی است غلیظ که بین جلیدیه و عنبیه چیدا میشود
در ابتدا بیماری بیمار در جلو خودش چیزهایی مانند مگس ، پشه مو و مانند اینها را بسته به شکل آب گرفتگی درون چشم میبیند در بعد از کمی پیشروی آب درون چشم دیده میشود

سفید شدن چشم

در اثر آبله و یا قرحه های دیگر در چشم پیدا میشود
چشم رو به سفیدی میرود.

کبودی چشم

این بیماری از زیادی برودت عنبیه و رطوبت آن است که با سودای اصلی که در آن است به هم میپیوندد
کبود شدن چشم و در کودکان سیاه شدن چشم
درمان این بیماری ضماد فندق سوخته و روغن زیتون بر سر است